title
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی شامگاه جمعه در مراسم عزاداری شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در حسینیه دفتر نمایندگی ولیفقیه در استان، عزاداری در سوگ اهل بیت (ع) و زیارت آنان را دو سرفصل مهم در روایات و احادیث دانست و اظهار کرد: دو مسئله در روایات و احادیث به ما توصیه شده است؛ اولی اشک در مظلومیت اهل بیت (ع) و دومی زیارت ائمه اطهار و این دو موضوع بهقدری اهمیت دارد که در برخی از متون دینی، حضرت سیدالشهدا را با لقب قَتیلالعَبَرات یعنی کشته اشکها معرفی کردهاند. دلیل اینکه به شیعیان توصیه شده تا در سالروز شهادت این عزیزان خدا و در سوگ مظلومیتشان حتی بعد از هزار و چندصدسال، دور یکدیگر جمع شوند و اقامه عزا کنند، فلسفهای کاملاً مرتبط با زندگی امروزی شیعیان دارد.
تحلیل حقایق تاریخ، مولد بصیرت در جامعه
ایشان افزود: اینکه برخی افراد گمان کنند که عزاداریهای آنان به خاطر تسلی بخشیدن به داغ اهل بیت (ع) است، این تفکر از اساس نادرست است و فلسفه اصلی یادآوری مصادیق مظلومیت اهل بیت (ع) و برپایی مجالس، در این است که واردشدن این مظالم به حضرات معصومین بتواند برای شیعیان در هر دوران نشانه عبرتی باشد تا از تکرار دوباره این شرایط در دوران خود جلوگیری کنند.
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی با بیان اینکه مراسمات عزاداری اهل البیت (ع) شرایط فوقالعادهای را برای تبیین، بصیرت افزایی و تحلیل حقایق تاریخی ایجاد میکند و شاید مطرح کردن این حقایق در روزهای عادی نتواند نتیجه فرهنگی مشابهی در دل و ذهن مخاطب کلام به وجود آورد، خاطرنشان کرد: علیرغم اینکه برخی ممکن است گمان کنند که در شب شهادت امیرالمؤمنین (ع) فقط باید در سوگ اهل بیت (ع) گریست و سخن از مبانی دینی و معارف اعتقادی بر زبان جاری کرد، حقیقت این است که این شب گرانقدر بهترین فرصت برای مطرح کردن مباحث علمی، گفتمانی و حتی اجتماعی است؛ زیرا امشب قلوب آحاد شیعیان آکنده از عشق و ارادت به مولا امیرالمؤمنین (ع) است و پرداختن به مباحث فرهنگی و اجتماعی بر روی منابر، میتواند گامهای آنان را در صراط جهاد تبیین محکم کند و مولد بصیرت در مردم باشد.
تقابل حکومت «غدر» و حکومت «دِهیٰ» در گستره تاریخ
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به خطبه 200 نهجالبلاغه به تشریح انواع حکومت از نظر امام علی (ع) پرداخت و گفت: وجود نازنین علی بن ابیطالب، حکومت را بر دو نوع حکومت «غدر» یعنی حکومتی که جریانات سیاسی، قدرت را از طریق شهوات و مفاسد اداره میکنند و حکومت «دهی» یعنی حکومت عدالت، مواسات و انسانیت میداند؛ به این معنا که اگر سیاستمداران و حکام با سوءاستفاده از نفسانیات، مبلّغ فرهنگ اسراف، افراط و تجملگرایی باشند و جامعه را بهجای آنکه به دنبال فضیلت باشد، به سمت شهوات هدایت کنند، قدرت برای چپاول و ظلم در اختیار حکومت غدر قرار گرفته است اما اگر حاکم با بهرهگیری از تدبیر و کیاست، به دنبال تحقق انسانیت و اخلاق در جامعه باشد و با استفاده از قدرت با تجاوزگران و تعدیکنندگان به حقوق مردم برخورد کند، آن زمان حکومت دهی در جامعه برقرار است.
ایشان ادامه داد: امام در پاسخ به برخی ساده اندیشان که به مقایسه نیرنگ معاویه و تدبیر حضرت میپرداختند، فرمود «وَ اللَّهِ مَا مُعاویةُ بِأَدهى مِنِّی وَلکِنَّهُ یَغدِرُ وَ یَفجُر» یعنی به خدا سوگند که معاویه از من باتدبیرتر نیست و سیاست او تنها از روی غدر و حیلههای گناهآلود است. البته معاویه در برقراری حکومت غدر تنها نبود و همه کسانی که تا پیش از او ثروت مسلمین را غارت کرده و اموال بسیار از این چپاولگریها جمع کرده بودند، پس از هشدار امیرمومنان به ثروتاندوزان فاسد در خصوص اجرای عدالت عملی در جامعه اسلامی از عراق گریختند و در شام به سایه پر مفسده معاویه پناه بردند.
آیتالله علمالهدی ابراز کرد: تقابل علی بن ابیطالب (ع) با معاویه، تقابل مصادیق بارز و تام همین دو نوع حکومتداری بود که متأسفانه علیرغم تعدد نفرات و امکانات و استیلای حکومت امیرمومنان از نظر موقعیت، به پیروزی حکومت غدر در معرکه صفین انجامید. دلیل اینکه در آن مقطع از تاریخ، اهل خدعه توانستند با همه مشکلات و ضعفهای خود بر یاران امام علی (ع) پیروز شوند، به خاطر اختلافافکنی در بین اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بود. در لحظاتی از جنگ، برخی اصحاب امام مشاهده کردند که بهزودی مالک اشتر نخعی به پیروزی میرسد و سردار پیروز جنگ لقب خواهد گرفت لذا تصمیم گرفتند تا به هر ترتیب ممکن، مالک اشتر بهعنوان فاتح جنگ شناخته نشود و این فساد با بارزشدن حسادتورزی و نواقص ایمانی و اخلاقی یاران علی بن ابیطالب (ع) تبدیل به یک بحران فراگیر شد و زمینه غلبه کامل اهل غدر بر اهل دهی را ایجاد کرد.
ایشان با اشاره به ابعاد مال پرستی و منفعتطلبی برخی از اصحاب امام علی (ع) بیان کرد: اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان در زمان عثمان و کسی بود که از ماحصل ثروتاندوزیهایش در دوران تصدی مسئولیت، مالک یک رمه متشکل از هزار اسب و مقادیر بسیاری طلا و سکه شده بود. این فرد یکی از اشخاصی بود که به خاطر حفظ ظاهر با لشکر علی بن ابیطالب (ع) در صفین همراه شده و در اردوی سپاه اسلام بسر میبرد. در روایت آمده که یک شب، تیری پرده خیمه اشعث بن قیس را پاره کرد و بر عمود خیمه نشست درحالیکه یک نامه به بدنه چوبی این پیکان پیوست شده بود. اشعث وقتی این نامه را باز کرد، متوجه شد که مرسوله از جانب عمر و عاص است و در آن، به اشعث یادآوری شده که پیروزی علی بن ابیطالب (ع) در صفین بهمنزله مصادره قطعی و حتمی اموال نامشروع او و بازگرداندن آنان به خزانه حکومت اسلامی خواهد بود و همین نامه بهقدری بر اشعث بن قیس تأثیر گذاشت که با نیرنگ عمر و عاص همراه شد تا قرآن به سر کردن سپاهیان معاویه، سرانجام به فروپاشی لشکر امام و شکست حضرت در صفین بینجامد.
حکمیت، مصداق مظلومیت علی (ع)
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی در تشریح سه عامل برتری معاویه در جنگ صفین اظهار کرد: مسلمانان در زمان حکومت امام علی (ع)، حضرت را بهعنوان حاکمی عادل میشناختند اما درک درستی از جایگاه ولایت نداشتند و به بیان دیگر، باور نداشتند که در صفین باید علی (ع) را بهعنوان امام زمان خود یاری کنند. علاوه بر این، بسیاری از مردم توان تحمل عدالت علوی را نداشتند و به این خاطر که حضرت برای توزیع بیتالمال حتی تفاوتی میان طلحه و زبیر با غلامان تازه آزادشده قائل نبود، این عدالت بسیاری از خواص جامعه را نسبت به حکومت امام دلزده و بدگمان میکرد. عامل سوم نیز مربوط به تفاوتهای میان سبک زندگی در حکومت حق و سبک زندگی در حکومت باطل بود؛ بهگونهای برخی افراد با مشاهده عیاشی و مصادیق فساد انگیز در اردوی معاویه، از عبادت و قرآن در اردوی امام علی (ع) رویگردان شدند. نتیجه همه این مسائل، باعث شد تا مردم گرفتار فریب بزرگ بهعنوان حکمیت شوند و در مقایسه ای قرار بگیرند که یک طرف آن امیرالمومنان (ع) بهعنوان نفس رسول خدا بود و در طرف دیگر، معاویه بن ابوسفیان بهعنوان فرزند هند جگرخوار قرار داشت.
ایشان افزود: اگرچه شکافته شدن فرق امام در محراب مسجد مصداق مظلومیت او بود اما بیبصیرتیهای جامعه و مظالمی که بر امیرمومنان وارد شد، مظاهر کاملتری از مظلومیت علی (ع) است؛ خصوصاً اگر بدانیم که بعثت رسول خدا، جریانات مربوط به نزول قرآن، ابلاغ وحی و حتی غزوات، نتوانست علی بن ابیطالب (ع) را از پا درآورد اما بیبصیرتی امت در دوران حکومت حضرت کار را بهجایی رساند که حافظ و قاری قرآن سرانجام شمشیر به دست گرفت و امام را به شهادت رساند.
امام جمعه مشهد در انتها تصریح کرد: بزرگترین مشکل ما در مسئله معرفتشناسی اهل بیت (ع) این است که نه نکات تفسیری سیره حضرات معصومین را موردتذکر قرار میدهیم و نه به نکات تحلیلی فرمایشات آنان توجه ویژه داریم. پس از گذشت هزار و چهارصدسال، باید براساس سیره و فرامین اهل بیت (ع)، یک مجموعه بصیرتی در اختیار جهان تشیع قرار بگیرد تا در انقلابهای سیاسی و اجتماعی بتوانند متأثر از این بصیرت، خط حرکتی خود را مشخص کنند، مانع از تکرار صفینها شوند و در همه حال، عبرتهای تاریخ امامت را سرلوحه تعاملات و امورات خود قرار دهند.